به گزارش ندای وارنا؛ در قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۴۲ مردم دشت ورامین، هزاران نفر از مردم با شنیدن خبر دستگیری امام راحل با بر تن کردن کفن، به سمت تهران حرکت کردند، حرکتی که در پل باقرآباد با گلولههای رژیم ستمشاهی مواجه شده و در آن خون هفت نفر از جوانان این دیار، سنگفرشهای پل را رنگین کرد تا به تعبیر امام راحل، مبداء انقلاب این نقطه شکل گیرد.
بعد از تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی در هیأت وزیران و طرح اصول ششگانه انقلاب سفید در رفراندوم ۶ بهمن ۱۳۴۱، اختلاف بین روحانیت و دستگاه حکومتی به اوج خود رسید، چنانکه امام خمینی (ره) و مراجع تقلید در ۲۲ اسفند سال ۴۱، عید نوروز سال آینده را تحریم و اعلام کردند که مسلمین به دلیل مصیبت وارده، عزادار هستند.
تیرگی رابطه حاکمیت و روحانیت روز به روز بیشتر میشد تا این که در دوم فروردین سال ۴۲، عوامل رژیم پهلوی به مراسم عزاداری که از سوی آیت الله گلپایگانی به مناسبت سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) در فیضیه قم برپا شده بود حمله کرده و تعداد زیادی از طلاب و عزادارانی که در آن مکان اجتماع کرده بودند را مضروب و مجروح ساختند.
از آن زمان به بعد روز به روز بر شدت انتقادات روحانیون مخالف رژیم شاه به ویژه امام خمینی(ره) از حکومت پهلوی افزوده شد تا جایی که امام راحل در عصر روز عاشورا مطابق با ۱۳ خرداد سال ۴۲ در مدرسه فیضیه سخنرانی و از اقدامات رژیم پهلوی به شدت انتقاد نمودند.
رژیم پهلوی که دیگر تحمل این همه انتقاد و راهپیمایی را نداشت، تصمیم گرفت تا رهبر نهضت و برخی از علمای مخالف را دستگیر کند لذا نیمه شب ۱۵ خرداد، امام خمینی(ره) در ساعت ۳ بامداد ربوده شد و به تهران انتقال یافت.
با دستگیری امام، ابتدا مردم قم که نخستین افرادی بودند که از این امر مطلع شده بودند و سپس سایر مناطق کشور از جمله تهران، شیراز و برخی از شهرهای دیگر به تظاهرات پرداختند.
در روز دوازدهم محرم، مطابق با ۱۵ خرداد سال ۴۲، تعداد زیادی از مردم ورامین و پیشوا در حالی که در صحن مطهر امامزاده جعفر(ع) مشغول عزاداری سید و سالار شهیدان و برپایی آئین سنتی بنی اسد بودند که فردی به نام ” حاج حسن مقدس ” خبر دستگیری امام و انتقال ایشان به تهران را به جمعیت میرساند.
وی پشت تریبون رفته و فریاد میزند اگر شما در کربلا بودید، از امام حسین(ع) حمایت میکردید؟ امروز مرجع عالیقدر ما را گرفته و به زندان انداختهاند که از سلاله حسین(ع) است، آیا میخواهید دست روی دست بگذارید.
این سخنان و شور و حرارت عزاداری سید و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بود که باعث شد مردم به خانههای خود رفته و پس از غسل شهادت و بر تن کردن کفن، هر آن چه در بر داشتند از چوب و داس و … برداشته و پس از اجتماع مجدد در صحن امامزاده جعفر(ع)، پای پیاده به سمت تهران حرکت کنند.
خبر دستگیری امام راحل، همزمان به شهر ورامین نیز رسیده بود و مردم این شهر نیز با اطلاع از حرکت مردم پیشوا، در میدان چوببری (رازی فعلی) به استقبال آنان رفته و در حالی که کفن بر تن کرده بودند، با اجتماعی که برخی از اسناد ساواک تعداد آنان را بیش از ۳ هزار نفر اعلام کرده بود، به سمت تهران حرکت کردند.
خرداد ورامین، فصل برداشت گندم و جو است بنابراین در طول مسیر ۱۰ کیلومتری ورامین تا باقرآباد، تعداد زیادی از دروگران به جمعیت پیوستند و خیل عظیم کفنپوشان در حالی که شعارهای ضد رژیم سر میدادند به مسیر خود ادامه دادند.
راهپیمایان، حدود ساعت ۵ بعدازظهر به نزدیکی پل باقرآباد رسیدند و از دور متوجه شدند که نیروهای نظامی، مسیر را بسته اند ولی با وجود هشدارهای نیروهای ستمشاهی، همچنان به راه خود ادامه دادند تا این که فرمانده نیروهای نظامی که فردی به نام بهزادی بود، دستور تیراندازی به سمت جمعیت را صادر کرد.
در ابتدا جمعیت از صدای رگبار گلوله متفرق شدند، در این حال بود که صدایی از جمعیت بلند شد که تیرها پنبهائیه( واقعی نیست) و بار دیگر جمعیت به سمت نیروهای نظامی هجوم آوردند و با رگبار گلوله، به خاک و خون کشیده شدند.
در این قیام هفت نفر از بهترین و مظلوم ترین جوانان دشت ورامین به دست عوامل رژیم شاه به شهادت رسیدند که اسامی آنان به این شرح است:
شهید ابوالقاسم اردستانی، فرزند علی، متولد ۱۳۱۳ و ساکن روستای کهنک پیشوا بود.وی قبل از شهادت در همان روستا به کشاورزی اشتغال بود و از او که در هنگام شهادت ۲۹ سال داشت، یک فرزند به یادگار مانده است.
شهید مسیب مهابادی، فرزند محمد صادق در سال ۱۲۹۴ در روستای قلعهنو پیشوا متولد شد، وی قبل از شهادت به کشاورزی مشغول بود و از او که در هنگام شهادت ۴۸ سال داشت، ۴ فرزند به یادگار مانده است.
شهید امیر معصومشاهی، فرزند عباس ، متولد ۱۳۱۴ و ساکن شهر ورامین بود که پیش از شهادت یکی از کسبه شهر بود و از او که در هنگام شهادت ۲۸ سال داشت، سه فرزند به یادگار مانده است.
شهید جعفر عرب مقصودی، فرزند ابوالقاسم، متولد ۱۳۰۴ و ساکن روستای محمدآباد عربها ورامین بود، او پیش از شهادت کشاورز بود و از او که در هنگام شهادت ۳۸ ساله بود، ۵ فرزند به یادگار مانده است.
شهید سیدمرتضی طباطبایی رفیعی، فرزند رضا در سال ۱۳۰۷ در روستای محمدآباد عربها ورامین دیده به جهان گشود، وی قبل از شهادت کشاورز بود و در هنگام شهادت ۲۹ سال داشت، از این شهید ۳ فرزند به یادگار مانده است.
شهید حسن خانی، فرزند شمسعلی متولد ۱۳۱۸ ساکن روستای جعفرآباد اخوان ورامین بود، وی تا زمان شهادت در اداره کشاورزی ورامین مشغول به کار بود، از این شهید که در هنگام شهادت ۲۴ سال داشت، یک فرزند که در آن زمان ۶ ماهه بود به یادگار مانده است.
عزتالله رجبی، فرزند نصرالله، در سال ۱۳۱۱ در روستای سناردک پیشوا متولد شد، وی پیش از شهادت کشاورز بود و در هنگام شهادت که تنها ۳۱ سال داشت، یک فرزند به یادگار مانده است.
شهرستان ورامین با ۳۰۰ هزار نفر جمعیت در ۳۵ کیلومتری جنوب شرق تهران واقع شده است.
اعلام وصول پایگاه خبری