به گزارش ندای وارنا ، اصلی ترین وظیفه شوراهای فرهنگ عمومی، انشاء، سیاستگذاری، هدایت، راهبری و نظارت بر فعالیت ها و رخدادهای فرهنگی شهرستانها با دیدی کلان و پرهیز از سیاسی بازی و افق دید جناحی است.
شوراهای فرهنگ عمومی می توانند با بازی در زمین رقبا، سعی در تثبیت ریشه های ناب فرهنگی ایران و اسلام ماندگار داشته باشند و تقویت هویت فرهنگی تلاشی مانا، در این راستا است.
پرهیز و جلوگیری از موازی کار در امور فرهنگی و عمل به نص حریخ قانون در تمامی دستگاه های اجرایی می تواند این شورای بسیار مهم را که در آن نقش هر یک از نهادهای اجرایی، بسیار روشن و مبرهن است، بیش از گذشته تاثیرگذار نمایدو واضح و ملموس بدارد و آن را تا رسیدن به هدف غائی خود که اجرای سیاست های شورا است، حمایت و معاضدت نماید. اولویت بندی موضوعات هر شهرستان به همراه بهره گیری از متخصصین مشهور فرهنگی آن در کنار تجمیع و هدایت صحیح بودجه و اعتبارات فرهنگی دستگاه های مجری فرهنگ می تواند این شورا را در راه نیل به اهدافش یاری نماید.
نقش رسانه های هر منطقه فارغ از نوع آن اعم از دیداری، شنیداری، مکتوب و بویژه دیجیتال و فضای مجازی در باورمندی اعتقادات و حمایت های فرهنگی نهادهای ذیربط بسیار موثر است و می طلبد دستگاه های عضو این شورا با ارائه خوراک صحیح و بدور از جنجال آفرینی و تعیین مصادیق فرهنگی سعی در تبیین اهداف نمایند و رسانه های منطقه نیز با قرار دادن فضای های خاص، موضوعات اصلی فرهنگ هر منطقه را مشخص و در راه بازنشر آنها و تفسیر آنها به زبان حال مردم،بومی و عامیانه سازی آن ها سعی و تلاش نمایند.
تریبون مهم نماز جمعه بواسطه اینکه صاحب آن رییس شورای فرهنگ عمومی شهرستان است، می تواند کمک شایان و بسیار مهمتری را به اعتلای فرهنگ نماید و به محلی برای مطالبه بحق موضوعات فرهنگی و باز خواست رسالت های فرهنگی ادارات ذیربط تبدیل گردیده و رسانه بودن تریبون نماز جمعه را برای مردم با اهداف خاص خود نمایش دهد.
رسانه ها می بایست مرزی عینی و باورپذیر بین نقد و تخریب قائل شوند و در راستای اجرای رسالت خود و عمل به آن با تمیز عدالت و انصاف، موضوعات شهرستانی و منطقه ای را برای قضاوت مردم در منصه دید ایشان و بوته نقد قرار دهند که در رسانه هایی که عوامل آنها از توان اجرایی و سواد رسانه ای کافی برخوردار بوده اند چنین نمایشی از شهرستان ارائه شده و جز این نیز توقع نمی رفته است.
البته از نقش حمایتی ادارات فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان ها از رسانه ها و خوراک دهی و سوژه دهی و کانالیزه کردن موضوعات مرتبط مردمی که عایداتی غیر سودمندی مردم ندارند نیز نبایستی به سادگی گذشت که این ادارات می توانند با تهییج افکار عمومی از طریق رسانه ها، مدیران ارشد فرا منطقه ای و فرا دستی را نسبت به موضوعات محلی حساس کرده و با بهره گیری از ضرورت رسانه، حرف دل مردم و خواسته های بحق ایشان را به گوش مدیران یاد شده که خود حضوری فیزیکی در سطح شهرستانها ندارند، برسانند و نقش خود به عنوان حلقه واسطه میان مردم و مسئولان فرادستی رابه خوبی به نمایش عمومی بگذارند.
بهرحال اگر در شورای فرهنگ عمومی، افراد هریک در جای خود استقرار یابند و تصمیمات جمعی آنها تحت تاثیر عوامل غیرفرهنگی و موارد سیاسی نباشد،این شورا می تواند در رشد وبالندگی فرهنگ ناب اسلامی وایرانی در هر منطقه وشهرستان، نقشی بارز داشته باشد و پتانسیل نهفته، اما آماده به کار و اطاق فکر فرهنگی آن منطقه لقب بگیرد.
*مهدی مقاری