به گزارش ندای وارنا؛ رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۱۴۰۰ با گزارش یک نزاع جمعی در ورامین آغاز شد، پس از آن مأموران به محل درگیری رفته و مشخص شد که پسر جوانی به نام شاهرخ با ضربه چاقو فردی را مجروح کرده و متواری شده است.
وقتی مجروح این حادثه بهخاطر پارگی سفیدران، روده و همینطور خونریزی شدید تسلیم مرگ شد پلیس در تحقیقات ویژه شاهرخ را دستگیر کرد.
پدر او از من و دوستانم شکایت کرد و کار ما به دادگاه کشید. چند روز قبل از موعد برگزاری دادگاه متوجه شدیم کاوه از دوستش بهروز خواسته در دادگاه علیه ما شهادت دهد من از این موضوع عصبانی شدم. به همین خاطر از بهروز خواستیم تا قبل از جلسه دادگاه با هم صحبت کنیم. وقتی سر قرار آمد خیلی دوستانه با او صحبت کردم اما بهروز به گونهای رفتار کرد که درگیر شدیم و من با چاقویی که در جیبم بود ضربهای به پای او زدم و بعد هم از آنجا رفتم. هیچوقت فکر نمیکردم ضربهام باعث مرگ او شود.
پس از اعترافات متهم پرونده برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.در ابتدای جلسه دادگاه مادر مقتول برای متهم درخواست قصاص کرد.
سپس متهم به جایگاه رفت و اظهار داشت: قصدی برای کشتن بهروز نداشتم ناخواسته مرتکب قتل شدم با این حال اتهامم را میپذیرم. قبل از درگیری مشروب خورده بودیم و حالت طبیعی نداشتم وقتی به پارک رفتیم بهروز و دوستانش آمدند و بیمقدمه سیلی محکمی به من زد و من هم به او سیلی زدم و درگیری شروع شد. چند لحظه بعد دوستان بهروز با چاقو به ما حمله کردند و من از ترس چاقویم را درآوردم که دوستانش او را هل دادند و هر دو زمین خوردیم و چاقو ناخواسته به پای او فرو رفت.
بعد از آن وکلای متهمان به جایگاه رفتند و با پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند و متهم را به قصاص محکوم کردند.
اعلام وصول پایگاه خبری