به گزارش ندای وارنا؛جای همه عکاسان و دوربینهایشان خالی بود. کاش بودند. ایکاش دور زمینبازی فوتبال دوربینهایشان را کاشته بودند تا این لحظه ناب را شکار میکردند و فردایش جوانمردی جواد و مربی تیم فوتبال کودکان کار پاکدشت تیتر اول همه روزنامههای ورزشی میشد. اینجا «لیگ پرشین» است. لیگ فوتبال کودکان کار و قبله آمال و آرزوی دهها کودک رنجدیده. کودکان کار تیم لب خط و پاکدشت با همه رؤیاهایی که برای برد در ذهنشان ساختند رو به روی هم بازی را شروع کردند. یک سال برای این روز و این بازی تلاش کردند. انتظار برای پا به توپ شدن و خودی نشان دادن در رقابتی نفسگیر.
اما در میانه بازی اتفاقی میافتد که این بازی را دوستداشتنیتر میکند. ابروی مرتضی بازیکن فوروارد لب خط در حین بازی و طی برخوردی با بازیکن حریف، شکافته میشود. خون جاری میشود. شدت جراحت به حدی است که مرتضی نمیتواند به بازی ادامه دهد. مربی برآشفته میشود. بازی، حساس است و نیمکت ذخیرههای تیم لب خط خالی. باید ۱۰ نفره بازی را ادامه دهند. همه رشتههای بچههایی که ماههاست برای برد در این بازی تلاش میکنند پنبه شده است. روحیهشان را باختهاند؛ اما یک اتفاق، ورقبازی را برمیگرداند.
جواد، مهاجم ۱۱ ساله تیم پاکدشت دستانش را بالا میبرد و با موافقت «بهروز رومی» مربی تیم، داوطلبانه از بازی بیرون میآید. بیرون میآید تا روحیه بچههای تیم لب خط، حفظ شود و ۱۰ به ۱۰ مقابل همبازی کنند.
ایکاش بازی بچههای لب خط و پاکدشت تماشاچی داشت تا بعد از خروج جوانمردانه جواد از بازی، صدای سوت و کف و تشویق تماشاچیها گوش جواد را پر میکرد؛ اما حالا ما در فضای مجازی میگوییم: «پرچم معرفتت بالاست، آقا جواد!»
منبع : فارس پلاس
انتهای پیام/
اعلام وصول پایگاه خبری